معرفی وبلاگ
اينجا قراره در مورد مطالبي كه مي بينم و مي شنوم و فكر مي كنم بنويسم!
صفحه ها
دسته
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 254762
تعداد نوشته ها : 61
تعداد نظرات : 83
پیج رنک گوگل وصیت شهدا ذکر روزهای هفته اوقات شرعی
تفکرگاه
Rss
طراح قالب
GraphistThem220

اين روزا روزاي پركار و پرتلاشيه، علاوه بر صحبت‌هاي حضوري و تلفني و پيامك‌ها؛ بخش قابل توجهي از وقتم رو پاي برنامه‌هاي كانديداها از تلويزيون و اينترنت مي‌گذرونم. صبح و شب و وقت و بي‌وقت و حتي به خاطر اين‌كه بعضي وقتا طي روز بچه‌ها نمي‌ذارن طي روز خيلي پاتو كفش اخبار اينترنتي و سايت كانديداها كنم،تا پاسي از شب گذشته تو اينترنت پرسه مي‌زنم و صبح قبل از اين‌كه بقيه اهل خونه از خواب بيدار شن، هم مي‌شينم پشت سيستم و ...

ولي كنار اخباراي متفاوت و سايتاي مختلف و رنگ و وارنگ هر كدوم از كانديدها، گاهي برخي نوشته‌هاي دوستان، خيلي باعث رنجش خاطرم مي‌شه و البته بيش از رنجش خاطر، باعث توفكر فرورفتن و عبرت‌گيري مي‌شه.

دوستان و خودي‌هايي كه خود اذعان دارند به اين‌كه رقيب در صحنه است و در نتيجه بايد بيش از هميشه بر طبل اتحاد و همدلي كوبيد و نبايد دوستان را به بهانه طرفداري از كانديدي مخالف نظرشان تحقير و شماتت كرد و نبايد كانديد مخالف رأي را تخريب كرد؛ليكن خود بيش از همه نه فقط كانديد مخالف را؛ بلكه طرفدارانش را، شعارهاي اتفاقا شفاف و واضحش را، حاميانش را- علامه و اساتيد اخلاق و سخنران مذهبي و كارشناسان و مداحان و ...-؛ حتي كلمات زيباي مورد استفاده‌اش را كه از قضا از جمله كلماتيست كه رهبرمان هم از آن‌ها كم بهره نمي‌برد را و حتي ويژگي‌هاي مثبتش را هم به انحاء مختلف نرم و سخت و شديد و همه رقم مي‌كوبانند، چه با بيان خودشان و چه مبصرشان و چه تاييد نظراتي كه گاهي واقعا تعجب مي كنم از چرايي تاييدشدنشان. افشاگري‌ها و نه تخريب‌هاي فلان نيوز را به هزاران روش مي‌كوبانند و البته خود دست كمي‌از آن‌ها ندارند و حتي به دستگيره‌هاي بي‌ربط و دليل كانديد مخالفشان هم تمسك مي‌جويند. با گزينشي برخورد كردن نسبت به كامنتها و نظرات و انتشار قسمت‌هايي از نظرات خواننده‌ها از بازي با كلمات و تقطيع جملات مي‌گويند.كافيست در بحث‌هاي چالشيشان، در نيمه شب نظري بدهي و با انبوهي از سخنان...مواجه شوي و چقدر جالب كه در ديگر ايام كه خواننده متونشان باشي؛ حتي تعداد افراد آنلاين هم نشان‌دهنده فدايي‌هاي صاحب قلم است و مايه سرور، اين ايام ولي متاسفانه، تعداد وبلاگ‌هاي مخالف همان صاحب قلم، به خاطر نظرشان لابد از جايي خط مي‌گيرند(حتي اگر از خوانندگان هميشگي متونشان باشند و اتفاقا تا حال هميشه علاقمند به مطالبشان) و البته ظاهرا من هم اكنون بايد شامل همان تعداد شوم و يكي به عدد وبلاگ‌هاي سازمان‌يافته تخريبيشان اضافه شود.(1)و همان‌ها كه تا ديروز با متون صاحب قلم خوشحال مي‌شدند از زيبايي قلم و بصيرت‌افزايي‌اش و اعتراف هم مي‌كردند، حال به بهانه نظر مخالف، يا نظرشان نبايد تاييد شود و يا ...

جايي كه خود را(نه اشخاصش را) بهشتي مي‌دانند و جوهر نوشته‌ها را از خون شهيدان مي‌دانند و مي‌گويند و البته بسيار هم نشان‌داده‌اند كه طالب خوشامد رهبرند، ولي چنان بر عالم ديني و برخي افراد و كانديدها مي‌تازند كه ديگر نه بوي بهشت بر مشام مي‌رسانند و نه...

خود مي‌گويند علامه را و افراد را تخريب نمي‌كنند، ولي نوشته‌ها و كامنت‌هايي كه از قضا بسيار راحت‌تر تاييد مي‌شوند، اصلا اين را نمي‌گويد.

 

اصلا مرا چه با اين دعواها! اين روزها خيلي به فكر فرو مي‌روم و خيلي دلم مي‌گيرد. اين روزها به تناقضات نوشته‌ها و اعمال فكر مي‌كنم و تفاوت ديدگاه‌ها؛واقعا مي‌شود از اشتباه تخريب خودي بنويسي، ولي خود به بهترين شكل بدان عمل كني. واقعا مي‌شود با تفاوت ديدگاه قشنگ‌ترين صحبت‌ها را هم بد تفسير كرد و كارها و برنامه‌ها و صحبت‌هاي كسي را عين بي‌برنامگي بداني، و جالب كه واقعا مي‌شود خود تعجب كني از هم‌رأي شدنت با افراد داراي تقابل با حزب‌اللهي‌ها؛ ولي اتفاقا همين را هم جور ديگري تفسير كني. مي‌شود كانديد خودت هم گفته باشد من ائتلافي هستم و برهم‌نزننده ائتلاف؛ ولي تو كاسه داغ‌تر از آش شوي و فقط ديگر اعضاي ائتلاف را بزني، آن هم از نوع همان تخريبي كه خودت مي‌گويي نبايد باشد. مي‌شود خود آگاه باشي به نحوه نظرسنجي‌ها و احتمال تغييرشان آن هم حتي در آخرين روزها و با آخرين حرف‌ها و بيان مواضع و البته امور ديگر دخيل در آرا، ولي اين‌همه بر نظرسنجي‌ها مانور دهي. مي‌شود خودت اذعان كني به حضور رقيب در صحنه و بخواهي كه اي دوستان تا رقيب هست، او را بزنيد و اين‌همه مرا؛نه؛ ولي خودت فقط چسبيده باشي به خودي‌هاي با رأي مخالفت و تند تند و پشت سرهم مطلب بگذاري درباره اشتباهات خودي‌ها. واقعا مي‌شود معتقد باشي به رضايت و خوشامد حضرت ماه؛ ولي چنان بر عالمي و طرفدارانش بتازي كه ...(واقعا با برخي جملات و يا تاييد برخي نظرات شرمم مي‌آمد كه خوانندشانم) و مي‌شود دقيقا مانند طرفداران موسوي در 88 بگويي اصلا اين‌كه دشمن فلاني را علم كرده و تخريبش مي‌كند از همين روست كه او هم سخن امام ما را شنيده كه ببينيد دشمن كه را مي‌كوبد. و اين‌كه دشمن از دوگانه فلان دم مي‌زند هم از همين روست. واقعا جل الخالق و يا للعجب!!!!

هر چه بيشتر از اين مطالب مي‌خوانم بيشتر از دنيا و سياست بدم مي‌آيد و دلم مهمان درد مي‌شود. خدايا دل‌هاي دوستان خودي را بيش از پيش متحد و همراه كن و خدايا دل‌ها را به سمت اصلح رهنمون كن.

________

(1) ياد ايام تبليغات رياست جمهوري سابق افتادم كه طرفداران موسوي متهمم مي‌كردند به اخذ پول‌هاي آن‌چناني بابت تبليغ براي كانديدم، چرا كه شب وروزم در حال پيامك زدن و ايميل زدن و...مي‌گذشت.

دل‌نوشت:بنده گرچه كانديدم را تا حال حاضر و با توجه به صحبت‌هاي تا امروز مشخص كرده‌ام؛ ولي واقعا معتقدم كه 4 نفر از كانديداها در دايره اصول‌گرايانند و به جد اعتقاد دارم به سخن امام خامنه‌اي كه دوستي را به خاطر رأيي مخالف رآيتان نكوبيد و هر كس به هر طريق و هر تلاشي خودش به حجت شرعي برسد و نامزد اصلحش را بيابد و برايش تبليغ كند؛ ولي اين روزها هرچه بيشتر در برخي سايت‌ها پرسه مي‌زنم بيشتر دلم مي‌گيرد كه چرا كساني كه خود داعيه اتحاد و عدم تخريب دارند و واقعا مروج افكار اسلامي و انديشه‌هاي حضرت ماهند؛  اين روزها اين‌قدر بر دوستان مي‌تازند و تحمل دوستان و خوانندگان متون خودشان ولي در حال حاضر طرفدار كانديدي ديگر را ندارند و حتي نويسندگان چنين متوني را سازمان يافته فلان و فلان مي‌خوانند. البته اين‌كه خود واقعا دلگيرند از هجمه برخي دوستان مخالف رأيشان، قابل قبول است، ولي از هر كسي هر ادبياتي قابل انتظار نيست و هر هجمه‌اي هم، و صاحب قلم زيبا و بصيرت‌افزا را شايسته نيست كه به بزرگاني، چنين بتازد؛ آن هم يا به اتهاماتي اثبات نشده و يا به جرم طرفداران- كه لزوما طرفدارن نمي‌توانند نشان‌دهنده آرا و افكار و اعمال گروه‌ها باشند- و برخي سخنان و شعارهاي واضح را چنين به تمسخر بگيرد، آن‌هم كسي كه خود استاد سخن است و اگر قرار باشد همين شعارها و ايده‌ها و سخنان را كانديد خودش بگويد با شناختي كه من دارم به بهترين شكل تفسيرشان مي‌كند و اتفاقا از زيبايي شعارهايش مي‌گويد- اين را از اين جهت مي‌گويم كه همين شعارها و سخنان و ايده‌هايي كه امروز به سخره مي‌گيرند؛ افراد با سواد و بينش كمتر هم بسيار زيبا درك مي‌كنند و شرح مي‌دهند. وگرنه قصدم بي‌انصافي نيست.

بيش از همه دلم مي‌سوزد كه آنان كه نقاط اشتراك فراوان دارند و همه دردمند نظامند و انقلاب، چنين بي‌هوا و با ادبياتي واقعا نامناسب، بر هم مي‌تازند.

خدايا ما را درياب!


دسته ها : درددل
1392/3/15 1:18
X