مي گن آيت الله بروجردي به خاطر اينكه از شيطان رودست نخورن و به اين راحتي اجازه ندن كه برا كسي عصباني بشن با خودشون عهد كرده بودن كه اگه يه وقتي براي كسي عصباني شدن خودشونو جريمه كنن كه 1 سال تمام روزه بگيرن. يه بار موقع كهولت سن(تو همان زماني كه مرجعي بودند و كلي برو بيايي داشتن) تو كلاس درسشون يكي از طلبه ها اصلا حواسش به درس نبود و آيت الله بروجردي هم هر كاري مي كردن، اون شاگرد حواسشو جمع درس نمي كرد. تا اين كه بالاخره آيت الله بروجردي سر اين شاگرد يه لحظه عصباني مي شن كه فلاني حواست كجاست؟ حواستو جمع كن ديگه.زمان اتمام درس اون روز، ايشون يادشون ميقته كه اي واي، چه كاري بود كه كردم و اون دنيا كارم گيره و يقمو مي گيرن و...و در نتيجه از آدرس اون شاگرد پرسان مي شن و جواب مي شنون كه امروز نميشه ديدشون. فردا صبح زود قبل از كلاس مي خوايد بريم دم خونشون. خلاصه فرداش، آيت الله ميرن دم خونه طرف و مي گن فلاني من ديروز برات عصباني شدم حالا اومدم دستتو ببوسم و عذرخواهي كنم تا حلالم كني. شاگرد هم مي گه: نه استاد اين چه حرفيه و من شما رو بخشيدم. ولي استاد زير بار نميرن و مي گن نه من حتما بايد دست شما رو ببوسم/شايد شما تو رودروايستي گير كرديد و مي گيد منو بخشيدين و خلاصه حسابي اصرار مي كنن تا اينكه شاگرده قسم ميخوره كه آقا باور كنيد شما رو بخشيدم و آقا هم ديگه اصرار نميكنن كه حتما دستشو ببوسن مه او اذيت نشه و بعد از فرداش به مدت 1 سال تمام غير از ايام روزه حرام روزه ميگيرن.
ديگه متن خودش كاملا گوياست و من واقعا موندم چي بگم.
جريمه به اين سنگيني/ اونم تو سن پيري سر كلاس درس و اونم برا شاگردي كه اصلا انگار تو كلاس نيست)/التماس برا حلاليت گرفتن و بخشيده شدن و تا دم در خونه طرف رفتن از سمت كسي كه آدم مشهوري هم بوده/عمل به جريمه اينچنيني تو اون سن و...
خدايا اون وقت ما تو اون دنيا ...
خدايا قسمت مي دم به خودت و بزرگيت كه ما رو ببخش و اين همه عصباني شدن هامون برا بچه و همسر و مادر و فاميل و دوست و آشنا و ... رو حلال كن.