معرفی وبلاگ
اينجا قراره در مورد مطالبي كه مي بينم و مي شنوم و فكر مي كنم بنويسم!
صفحه ها
دسته
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 260692
تعداد نوشته ها : 61
تعداد نظرات : 83
پیج رنک گوگل وصیت شهدا ذکر روزهای هفته اوقات شرعی
تفکرگاه
Rss
طراح قالب
GraphistThem220

شخصي از امام صادق عليه السلام پرسيد:
- بين دو حاكم در ترديدم، چه كنم؟
- عادل، صادق، فقيه و با تقواترين را انتخاب كن!
- اگر به تشخيص نرسيدم؟
- ببين افراد متدين به كداميك متمايل اند.
- اگر نفهميدم؟
- بنگر به مخالفان آئين ما ، كدام يك را بيشتر مي پسندند، او را كنار بگذار و ببين كدام بيشتر خشمگينشان مي كند، او را برگزين.
______________________________

- اصول كافي- جلد 1 ص 67-68

دسته ها : حماسه سياسي
1392/3/24 1:5

ديروز يه جلسه‌اي داشتيم به شكل خصوصي؛البته بعد از جلسه از سخنران جلسه اجازه انتشار سخنان را گرفتيم؛ از اون‌جا كه مطالب خيلي جالب بود، گفتم اين‌جا هم بيارمشون. البته ذكر اين نكته هم ضروريه كه من به خاطر اين‌كه با بچه‌هام رفته بودم و پسركوچيكم آروم يه جا نمي‌نشست، بيشتر سرپابودم و در نتيجه نتونستم صحبتا و به خصوص اسامي رو يادداشت كنم. ولي خب اصل مطالب رو اين‌جا ميارم براي استفاده دوستان جوياي حقيقت:

سخنران محترم كه البته ظاهرا خيلي سياسي بودن و خودشونم مدت‌ها در سمت‌هاي بالاي كشوري بودن و مطالعات و كتاب سياسي هم داشتند و اهل تحليل و بررسي مسائل سياسي و داخلي و خارجي بودن، ابتدا از دوران رياست جمهوري آقاي هاشمي شروع كردن و اين‌كه حتي يك مقدار زاويه داشتن با رهبري چه نتايجي رو براي كشور پديد مياره و گاهي حتي كاملا ناخواسته و به خاطر همين زاويه كوچيك و يا سادگي فرد و سوءاستفاده اطرافيان از همين سادگي، كشور متحمل چه خساراتي شده.

از دوران سازندگي گفته شد و اين اعتقاد كه زير چرخ توسعه بايد اون 50 هزار نفري كه زير خط فقرن، له بشن و صاحبان اين ايده و نظريه و اون‌ها كه با نزديكي به رئيس دولت سازندگي و سوء استفاده از ايشون و همون اندك زاويه موجود، كسي مثل هاشمي رو كه از قضا در انقلاب و پيروزيش و دوران جنگ نقش فعال و روشن داشته، ولي بعد تبديل شد به كسي كه ....

دسته ها : حماسه سياسي
1392/3/22 9:13

 

دنبـــــــال يك بهــــــــانه يا در پي دليـلي؟          دل‌بسته‌ي حقيقت يا مست قـــال و قيـلي؟


بهر رهـــــــايي از اين پيچ و خم مســـــائل          محتـــــــاج تونل و پل، يا راستـــــينْ سبيلي؟


از بهر ارتقـــــاي توليد و نـــان چه خواهي؟          يك فـــكر كــــــاري يا نه، لنگ كلنگ و بيلي؟ 


فرهنگ و دين، آن‌گاه، كـــار و تلاش بسيار          يا كــــــار و كـــــــار و آن‌گه، دينداري قليلي؟


در بينش سيـــاسي، سوسوي بي‌رمق يا          خورشيد تابنــــــاكي، مصبــــاح سلسبيلي؟


در موضع دفـــــاع از فرّ و كيــــــــان و عزّت          يك پرچــــــم ســـــــرافراز، يا روح مُنفعيلي؟


هنگـــــــــام روبه‌رو با مستــــــــكبران قلدر          دستي دراز و لرزان، يا رعد و برق سيــلي؟


رنگي از اين و رنگي از آن، چو هاشمي، يا          آقـــــا، امـــام، رجايي، مردي از اين قبيلي؟


اين هشت مرد ميدان، هستند خوب امّــــا          اصلح خداوكيلي، كس نيست جز «جليلي»

  

 

دسته ها : حماسه سياسي
1392/3/18 22:24

اين روزا روزاي پركار و پرتلاشيه، علاوه بر صحبت‌هاي حضوري و تلفني و پيامك‌ها؛ بخش قابل توجهي از وقتم رو پاي برنامه‌هاي كانديداها از تلويزيون و اينترنت مي‌گذرونم. صبح و شب و وقت و بي‌وقت و حتي به خاطر اين‌كه بعضي وقتا طي روز بچه‌ها نمي‌ذارن طي روز خيلي پاتو كفش اخبار اينترنتي و سايت كانديداها كنم،تا پاسي از شب گذشته تو اينترنت پرسه مي‌زنم و صبح قبل از اين‌كه بقيه اهل خونه از خواب بيدار شن، هم مي‌شينم پشت سيستم و ...

ولي كنار اخباراي متفاوت و سايتاي مختلف و رنگ و وارنگ هر كدوم از كانديدها، گاهي برخي نوشته‌هاي دوستان، خيلي باعث رنجش خاطرم مي‌شه و البته بيش از رنجش خاطر، باعث توفكر فرورفتن و عبرت‌گيري مي‌شه.

دوستان و خودي‌هايي كه خود اذعان دارند به اين‌كه رقيب در صحنه است و در نتيجه بايد بيش از هميشه بر طبل اتحاد و همدلي كوبيد و نبايد دوستان را به بهانه طرفداري از كانديدي مخالف نظرشان تحقير و شماتت كرد و نبايد كانديد مخالف رأي را تخريب كرد؛ليكن خود بيش از همه نه فقط كانديد مخالف را؛ بلكه طرفدارانش را، شعارهاي اتفاقا شفاف و واضحش را، حاميانش را- علامه و اساتيد اخلاق و سخنران مذهبي و كارشناسان و مداحان و ...-؛ حتي كلمات زيباي مورد استفاده‌اش را كه از قضا از جمله كلماتيست كه رهبرمان هم از آن‌ها كم بهره نمي‌برد را و حتي ويژگي‌هاي مثبتش را هم به انحاء مختلف نرم و سخت و شديد و همه رقم مي‌كوبانند، چه با بيان خودشان و چه مبصرشان و چه تاييد نظراتي كه گاهي واقعا تعجب مي كنم از چرايي تاييدشدنشان. افشاگري‌ها و نه تخريب‌هاي فلان نيوز را به هزاران روش مي‌كوبانند و البته خود دست كمي‌از آن‌ها ندارند و حتي به دستگيره‌هاي بي‌ربط و دليل كانديد مخالفشان هم تمسك مي‌جويند. با گزينشي برخورد كردن نسبت به كامنتها و نظرات و انتشار قسمت‌هايي از نظرات خواننده‌ها از بازي با كلمات و تقطيع جملات مي‌گويند.كافيست در بحث‌هاي چالشيشان، در نيمه شب نظري بدهي و با انبوهي از سخنان...مواجه شوي و چقدر جالب كه در ديگر ايام كه خواننده متونشان باشي؛ حتي تعداد افراد آنلاين هم نشان‌دهنده فدايي‌هاي صاحب قلم است و مايه سرور، اين ايام ولي متاسفانه، تعداد وبلاگ‌هاي مخالف همان صاحب قلم، به خاطر نظرشان لابد از جايي خط مي‌گيرند(حتي اگر از خوانندگان هميشگي متونشان باشند و اتفاقا تا حال هميشه علاقمند به مطالبشان) و البته ظاهرا من هم اكنون بايد شامل همان تعداد شوم و يكي به عدد وبلاگ‌هاي سازمان‌يافته تخريبيشان اضافه شود.(1)و همان‌ها كه تا ديروز با متون صاحب قلم خوشحال مي‌شدند از زيبايي قلم و بصيرت‌افزايي‌اش و اعتراف هم مي‌كردند، حال به بهانه نظر مخالف، يا نظرشان نبايد تاييد شود و يا ...

جايي كه خود را(نه اشخاصش را) بهشتي مي‌دانند و جوهر نوشته‌ها را از خون شهيدان مي‌دانند و مي‌گويند و البته بسيار هم نشان‌داده‌اند كه طالب خوشامد رهبرند، ولي چنان بر عالم ديني و برخي افراد و كانديدها مي‌تازند كه ديگر نه بوي بهشت بر مشام مي‌رسانند و نه...

خود مي‌گويند علامه را و افراد را تخريب نمي‌كنند، ولي نوشته‌ها و كامنت‌هايي كه از قضا بسيار راحت‌تر تاييد مي‌شوند، اصلا اين را نمي‌گويد.

 

اصلا مرا چه با اين دعواها! اين روزها خيلي به فكر فرو مي‌روم و خيلي دلم مي‌گيرد. اين روزها به تناقضات نوشته‌ها و اعمال فكر مي‌كنم و تفاوت ديدگاه‌ها؛واقعا مي‌شود از اشتباه تخريب خودي بنويسي، ولي خود به بهترين شكل بدان عمل كني. واقعا مي‌شود با تفاوت ديدگاه قشنگ‌ترين صحبت‌ها را هم بد تفسير كرد و كارها و برنامه‌ها و صحبت‌هاي كسي را عين بي‌برنامگي بداني، و جالب كه واقعا مي‌شود خود تعجب كني از هم‌رأي شدنت با افراد داراي تقابل با حزب‌اللهي‌ها؛ ولي اتفاقا همين را هم جور ديگري تفسير كني. مي‌شود كانديد خودت هم گفته باشد من ائتلافي هستم و برهم‌نزننده ائتلاف؛ ولي تو كاسه داغ‌تر از آش شوي و فقط ديگر اعضاي ائتلاف را بزني، آن هم از نوع همان تخريبي كه خودت مي‌گويي نبايد باشد. مي‌شود خود آگاه باشي به نحوه نظرسنجي‌ها و احتمال تغييرشان آن هم حتي در آخرين روزها و با آخرين حرف‌ها و بيان مواضع و البته امور ديگر دخيل در آرا، ولي اين‌همه بر نظرسنجي‌ها مانور دهي. مي‌شود خودت اذعان كني به حضور رقيب در صحنه و بخواهي كه اي دوستان تا رقيب هست، او را بزنيد و اين‌همه مرا؛نه؛ ولي خودت فقط چسبيده باشي به خودي‌هاي با رأي مخالفت و تند تند و پشت سرهم مطلب بگذاري درباره اشتباهات خودي‌ها. واقعا مي‌شود معتقد باشي به رضايت و خوشامد حضرت ماه؛ ولي چنان بر عالمي و طرفدارانش بتازي كه ...(واقعا با برخي جملات و يا تاييد برخي نظرات شرمم مي‌آمد كه خوانندشانم) و مي‌شود دقيقا مانند طرفداران موسوي در 88 بگويي اصلا اين‌كه دشمن فلاني را علم كرده و تخريبش مي‌كند از همين روست كه او هم سخن امام ما را شنيده كه ببينيد دشمن كه را مي‌كوبد. و اين‌كه دشمن از دوگانه فلان دم مي‌زند هم از همين روست. واقعا جل الخالق و يا للعجب!!!!

هر چه بيشتر از اين مطالب مي‌خوانم بيشتر از دنيا و سياست بدم مي‌آيد و دلم مهمان درد مي‌شود. خدايا دل‌هاي دوستان خودي را بيش از پيش متحد و همراه كن و خدايا دل‌ها را به سمت اصلح رهنمون كن.

________

(1) ياد ايام تبليغات رياست جمهوري سابق افتادم كه طرفداران موسوي متهمم مي‌كردند به اخذ پول‌هاي آن‌چناني بابت تبليغ براي كانديدم، چرا كه شب وروزم در حال پيامك زدن و ايميل زدن و...مي‌گذشت.

دل‌نوشت:بنده گرچه كانديدم را تا حال حاضر و با توجه به صحبت‌هاي تا امروز مشخص كرده‌ام؛ ولي واقعا معتقدم كه 4 نفر از كانديداها در دايره اصول‌گرايانند و به جد اعتقاد دارم به سخن امام خامنه‌اي كه دوستي را به خاطر رأيي مخالف رآيتان نكوبيد و هر كس به هر طريق و هر تلاشي خودش به حجت شرعي برسد و نامزد اصلحش را بيابد و برايش تبليغ كند؛ ولي اين روزها هرچه بيشتر در برخي سايت‌ها پرسه مي‌زنم بيشتر دلم مي‌گيرد كه چرا كساني كه خود داعيه اتحاد و عدم تخريب دارند و واقعا مروج افكار اسلامي و انديشه‌هاي حضرت ماهند؛  اين روزها اين‌قدر بر دوستان مي‌تازند و تحمل دوستان و خوانندگان متون خودشان ولي در حال حاضر طرفدار كانديدي ديگر را ندارند و حتي نويسندگان چنين متوني را سازمان يافته فلان و فلان مي‌خوانند. البته اين‌كه خود واقعا دلگيرند از هجمه برخي دوستان مخالف رأيشان، قابل قبول است، ولي از هر كسي هر ادبياتي قابل انتظار نيست و هر هجمه‌اي هم، و صاحب قلم زيبا و بصيرت‌افزا را شايسته نيست كه به بزرگاني، چنين بتازد؛ آن هم يا به اتهاماتي اثبات نشده و يا به جرم طرفداران- كه لزوما طرفدارن نمي‌توانند نشان‌دهنده آرا و افكار و اعمال گروه‌ها باشند- و برخي سخنان و شعارهاي واضح را چنين به تمسخر بگيرد، آن‌هم كسي كه خود استاد سخن است و اگر قرار باشد همين شعارها و ايده‌ها و سخنان را كانديد خودش بگويد با شناختي كه من دارم به بهترين شكل تفسيرشان مي‌كند و اتفاقا از زيبايي شعارهايش مي‌گويد- اين را از اين جهت مي‌گويم كه همين شعارها و سخنان و ايده‌هايي كه امروز به سخره مي‌گيرند؛ افراد با سواد و بينش كمتر هم بسيار زيبا درك مي‌كنند و شرح مي‌دهند. وگرنه قصدم بي‌انصافي نيست.

بيش از همه دلم مي‌سوزد كه آنان كه نقاط اشتراك فراوان دارند و همه دردمند نظامند و انقلاب، چنين بي‌هوا و با ادبياتي واقعا نامناسب، بر هم مي‌تازند.

خدايا ما را درياب!

دسته ها : درددل
1392/3/15 1:18

متن سوالات و پاسخ‌هاي حجت الاسلام و المسلمين فلاح زاده ، بر اساس نظرات مقام معظم رهبري به شرح زير است :

۱- با توجه به اينكه انتخابات نقش مهمي در زندگي ما دارد آيا شركت در انتخابات واجب است ؟

حجت الاسلام و المسلمين فلاح زاده : به نظر حضرت آقا براي كساني كه شرايط را دارند و امكان شركت در انتخابات براي آنها وجود دارد؛ واجب است.

۲- به چه كساني بايد راي بدهيم آيا آزاديم كه به هركسي راي بدهيم يا بايد به مسائلي توجه داشته باشيم؟

حجت الاسلام و المسلمين فلاح زاده در پاسخ به اين سوال گفت: افرادي كه شوراي نگهبان صلاحيت آنها را تاييد كردند صلاحيت نمايندگي را دارند اما به حكم عقل، بين صالح و اصلح، اصلح بايد انتخاب شود.

۳- صحبت كردن در مورد كانديداي انتخاباتي تهمت و غيبت محسوب مي شود يا خير؟

حجت الاسلام و المسلمين فلاح زاده : صحبت كردن به معناي مشاوره و استفاده از فكر ديگران يا مشاوره دادن به ديگراني كه مي خواهند راي بدهند در حدي كه در انتخاب آن فرد تاثير دارد غيبت و تهمت محسوب نمي شود اما آن مواردي كه تاثيري ندارد و ربطي ندارد به اين موضوع غيبت است و گاهي هم ممكن است تهمت باشد

بنابراين افراد مراعات كنند اگر در مورد نامزدها هم صحبت مي كنند صحبت‌هاي نامربوط نباشد يعني مربوط به خود نامزد باشد ثانيا مربوط به موضوع انتخاب باشد يعني فردي كه مي خواهد وكيل مردم شود و از مسائل ديگر كه گاهي جزء اسرار زندگي افراد هست از بيان آنها بپرهيزند كه گاهي غيبت و گاهي هم تهمت و جزو گناهان كبيره است و درج درسايت هم همين حكم را دارد بنابراين مقلدان مراعات كنند.

۴- نامزدهايي كه براي انتخابات شدن شام مي دهند يا هزينه‌هاي آنچناني مي كنند آيا مصداق اسراف دارد ؟

حجت الاسلام والمسلمين فلاح زاده: بعضي از موارد ممكن است اسراف هم باشد؛ گاهي مواقع اسراف نيست اطعام است. افراد بايد متوجه اين نكته باشند كه اطعام جزء شرايط منتخب نيست بايد ببينيم خود فرد آيا صلاحيت دارد يا ندارد صلاحيت به همان معناي اصلحي كه گفته شد بايد ديد اصلح است يا خير.

۵- استفاده از بيت المال براي تبليغات انتخاباتي چه حكمي دارد؟

حجت الاسلام و المسلمين فلاح زاده : استفاده از بيت المال چه براي تبليغات انتخاباتي و يا غير انتخاباتي حتي براي تبليغات ديني كلاً بايد برحسب قوانين باشد يعني مقرراتي براي مصرف بيت المال و اموال دولتي مشخص شده است و خلاف آن هم شرعا حرام است و موجب ضمان هم است. كسي كه خرج كند ضامن است و بايد جبران كند و به اين معنا نيست كه خرج مي كنيم بعدا هزينه آن را مي پردازيم نه، اصل كار خلاف است.

۶-  مقام معظم رهبري شركت در انتخابات را واجب دانستند انتخابات اصلح را هم واجب دانستند در بحث انتخاب اصلح شروط ديگري هم هست؟ بعضي مي گويند در انتخاب اصلح مقبول جامعه هم مطرح است آيا انتخاب اصلح قيدي دارد يا خود انتخاب اصلح از ديد فرد مهم است ولو اينكه هيچ كس به آن راي ندهد؟

حجت الاسلام و المسلمين فلاح زاده : مقبول جامعه بودن يا نبودن از همان راي مردم مشخص مي شود. كه آيا مقبول هست يا خير . شهرت افراد دليل اصلح بودن ايشان نمي شود ممكن است كسي مشهور باشد ولي اصلح نباشد يا يك كسي مشهور نباشد ولي اصلح باشد سعي كنيد به اصلح راي بدهيد ولو انكه آن فرد شهرتي بين مردم نداشته باشد.

1392/3/13 10:29

همزمان كه دارم اين مطلبو مي‌نويسم، شبكه قرآن داره سخنراني آيت الله خاتمي رو پخش مي‌كنه:

"اين‌كه بگوييم با روي كار آمدن يك كانديد به عنوان رئيس جمهور، انقلاب شكست مي‌خورد و نابود مي‌شود و يا همه جا بهشت مي‌شود؛ هر دو كاملا از اساس اشتباه است."

واقعا هم چرا گاهي ما فكر مي‌كنيم حتما همه در مقابل هم بايد بايستيم و موضع‌گيري كنيم؟ مگه الكيه؟ مگه اين انقلاب رو يه فرد به وجود آورده كه يه فرد بخواد نابودش كنه و يا يه فرد بخواد يه دفعه گلستان درست كنه؟ به قول آيت الله خاتمي، كه داره از قول امام داره تعريف مي‌كنه؛ "همون طوري كه سياه‌نمايي گذشته اشتباهه، سياه نمايي آينده هم اشتباهه. و با پايان انتخابات همه بايد حواسمان باشد كه رقابت‌ها تمام مي‌شوند و رفاقت‌ها بايد باقي بمانند."

خوشبختانه من كه يه سهم كوچيك تو جامعه‌ام دارم، با هر كسي كه صحبت مي‌كنم و جوياي نظرات مي‌شم، اتفاقا خوشحال مي‌شم كه همه در حال تحقيق و بررسين و واقعا مردم با هر انتخاباتي چقدر رشد پيدا مي‌كنن. واقعا اين انتخاباتا خيلي برا بالا بردن سطح معرفت و آگاهي‌ها اثر دارن. و بحث و تلاش براي ترجيح خوب‌تر و باشرايط عالي‌تر بر خوب و با شرايط خوب است و خود همين جاي شكر را دارد.

دسته ها : حماسه سياسي
1392/3/11 15:58
X